شعری زیبا در وصف امام خمینی (ره)
Imam khomeini
Shia Islam
در میان چشمهایش، بینهایت راز داشت
در بهار خندهاش گلبرگهای ناز داشت
سید خوشروی ما در مشکی ِ عمامهاش
وعدهء یک صبحگاه ِ روشن و دلباز داشت
گرچه پیغمبر نبود، اما به پیغمبر قسم
همچو او در سرزمین سینهاش اعجاز داشت
هر کسی میدید او را، بیتامّل میشناخت
این نشانش بود: چشمانی درشت و باز داشت
ابروانش را به استادی به بازی میگرفت
در کنار خندهاش، اخمی غلط انداز داشت
صبر او صبر عجیبی بود، روزی گفته بود...
این حقیقت را که در گهوارهها سرباز داشت
ناگهان سبز و بهاری شد هوای شهرها...
در همان صبح زمستانی که او پرواز داشت
او مسیح ِ خاک ایران بود، یادش سبز باد
رفت و پایان نگاهش... باز هم آغاز داشت...
«وحیده افضلی»
شادی روح شهدا و امام شهدا، صلوات
- ۰ نظر
- ۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۷